کاروند پارسی

ساخت وبلاگ
قرانتینات (1): قبله‌ی عالم در قرنطینهاطباء زنجفیل و لیمون و الکل تجویز کردند برای دفع کرونا. یک مرض است تجار و طُلاب آورده‌اند از مملكت ماچین. فرمودیم زودتر بخرند بیاورند. خریدارباشی خبر داد زنجفیل یک کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 114 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56

روی لباس رئیس پاسگاه همیشه لکه های عرق خشک شده بود مثل نقشۀ جغرافی روی دیوار کلاس پنجم که نم زده بود و روی دریای خزرش نمِ کاه‌گل یک ابر قهوه‌ای درست کرده بود.  بچه‌ها را در سرازیری تپه پشت مدرسه نشاندند مرتب توی صف. ما کلاس اولی‌ها جلوی همه نشستم روی خاک. خوب می‌توانستم از نزدیک همه چیز را ببینم.آقای مْدْیر، یک پاکت مقوایی از کیفش در آورد و از توی آن چیزی در آورد مثل یک

کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 105 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56

تا سی و هفت نوروز پس از آن اسفند سیاه، آنقدر این حماسه را مشق کرده‌ام که دیگر یقینم شده وقتی همه از نیزار برگشتند من با عقل سرخ مانده‌ام تا امروز که آخرین سیزده‌بدر قرن چهارده خورشیدی است. توس مانند تمام شهرهای بزرگ جهان در قرنطینۀ یک ویروس انسان‌کُش است. نمی‌توانم بروم ماهی سرخ و سبزۀ نوروزی را به آبهای روان بسپارم. می‌رویم پشت بام هفت طبقۀ منزل دایی. توس آرام و استوار خوابیده: «شهر خاموش من آن روح بهارانت کو؟ شو وشیدایی انبوه هزارانت کو؟»
حماسۀ نیزار را برای دایی می‌گویم:

کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56

کم کم ریسمان‌های مویی بلند از خانه‌ها روی دست دخترها روانه‌ی باغهای اطرافِ ده می‌‌شد. عصر روز اول عید، زنهای جوان و دخترها دسته دسته می‎رفتند پای درختهای بلند گردو: درخت جوز روغنی، درخت جوز باصفت، و ه کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56

بعد نماز زن عمو دست محمد را گرفت و من و فریدون هم دنبالش توی تاریکی می‌دویدیم تا رسیدیم به جلوِ بهداری. توی میدان روی زمین پلاس و زیلو و خرجَواله پهن کرده بودندو مردم نشسته بودند رو به دیوار خانۀ «محمدحسن هاجرجان». پارچۀ سفیدی زده بودند به دیوار؛ همه رو به پارچۀ سفید نشسته بودند. مردها یک طرف و زنها یک طرف. پشت سر جمعیت، میز بهداری بود و رویش یک سفرۀ سفید. روی میز یک

کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 103 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56

تا چند لحظۀ دیگر همه چیز نجس می‌شد: دیگهای بزرگ روی آتش،آتش زیر دیگها، کنده­ها و آب انگور، بخار نقره­ای آب انگوری که در هوای خنک آبان پریشان می‌شد. حتی دور تا دور دیگدانها تا فاصلۀ دو متر.کسی نباید نز کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56

 1.)   شاهنامۀ کوچک من 2)    چروخ انگور3)    سینمای هاجر جان4)    بادگاه نوروزی  5)    بهداشت دندان6)  قرانتینات: شوخیهای روزگار ویروس کرونا کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 16:56